یار به کف ساغر شراب درآمد از جامی غزل 106

یار به کف ساغر شراب درآمد

1 یار به کف ساغر شراب درآمد مست به قتل من خراب درآمد

2 خاصیت می نگر که از نظر من ماه برون رفت و آفتاب درآمد

3 جلوه گل را چو دید با همه مرغان بلبل بیدل به اضطراب درآمد

4 دل ز رخش دور میل چشمه خور کرد ز آرزوی آب در سراب درآمد

5 تیغ دگر زد به چاک سینه ریشم باز درین جوی رفته آب درآمد

6 یاد من آمد سرود ناله چو دردی در دلم از نغمه رباب درآمد

7 دید چو جامی بلندپایه خسرو بیهده در معرض جواب درآمد

عکس نوشته
کامنت
comment