یار، چون در جام می بیند، از هلالی جغتایی غزل 14

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

یار، چون در جام می بیند، رخ گل فام را

1 یار، چون در جام می بیند، رخ گل فام را عکس رویش چشمه خورشید سازد جام را

2 جام می بر دست من نه، نام نیک از من مجوی نیک نامی خود چه کار آید من بد نام را؟

3 ساقیا، جام و قدح را صبح و شام از کف منه کین چنین خورشید و ماهی نیست صبح و شام را

4 فتنه انگیزست دوران، جام می در گردش آر تا نبینم فتنهای گردش ایام را

5 از خدا خواهد هلالی دم بدم جام نشاط کو حریفی، تا بساقی گوید این پیغام را؟

عکس نوشته
کامنت
comment