- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست گریههای سحرم را اثری پیدا نیست
2 هست پیدا که به خون ریختنم بسته کمر گرچه از نازکی او را کمری پیدا نیست
3 به که نسبت کنمت در صف خوبان کانجا از تجلی جمالت دگری پیدا نیست
4 نور حق ز آینهٔ روی تو دایم پیداست این قدر هست که صاحب نظری پیدا نیست
5 پشه سیمرغ شد از تربیت عشق و هنوز طایر بخت مرا بال و پری پیدا نیست
6 بس عجب باشد اگر جان برم از وادی عشق که رهم گم شده و راهبری پیدا نیست
7 شاهد بی کسی محتشم این بس که ز درد مرده و بر سر او نوحهگری پیدا نیست