1 ای رأی سفر کرده فغان از رایت خود بی تو چگونه دید به توان جایت
2 از دیده کنم رکاب هجر افزایت تا مردم کش همی پرستد پایت
1 بدیع نیست به شب دیدن ستاره در آب بروز بین که سپهری است پر ستاره بر آب
2 زمین چو آینه صورت نمای گشت مگر ز گل نماند میان هوا و آب حجاب
1 ای طبع تو فصل بهار خرم ای جود تو اصل نوای عالم
2 ای روی بزرگان آل بابو ای پشت ضعیفان نسل آدم