- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان پیشتر که میکده از ما تهی شود مپسند جام را که ز صهبا تهی شود
2 پر کن سبو به هر چه توان رهن باده ساخت زان غم مخور که خانه ز کالا تهی شود
3 خوش مصرفی ست میکده کین چرخ صیرفی هر کیسه ای که پر کند آنجا تهی شود
4 گلها شکفت فتنه خوبان باغ شو تا یک دو روز شهر ز غوغا تهی شود
5 نتوان علاج درد تو گر خود طبیب را صد بار حقه های مداوا تهی شود
6 زان سنگها که کوهکن از غم به سینه کوفت کی تا به حشر دامن صحرا تهی شود
7 جامی بس است نظم تو گر زانکه گوش چرخ از گوشواره عقد ثریا تهی شود