-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 زان قصه دردم که یکی یار نخواند کم بد که کسی بر سر بازار نخواند
2 افسوس که سر دفتر راز دل من شهری زن و مرد خواند ولی یار نخواند