زان همی ریزم سرشک لاله رنگ خویش را از جامی غزل 51

زان همی ریزم سرشک لاله رنگ خویش را

1 زان همی ریزم سرشک لاله رنگ خویش را تا ز خون دیگران شویی خدنگ خویش را

2 می چنین گلبوی و گلرنگ است یا گل پیش تو شست در آب از خجالت بوی و رنگ خویش را

3 می گدازم همچو زر در بوته بس کز آه گرم می فروزم کلبه تاریک و تنگ خویش را

4 سیم را در سنگ باشد جا تو چون جا کرده ای در بر سیمین دل سخت چو سنگ خویش را

5 ساختی قدم چو چنگ آن طره از دستم مکش بهر تاری بینوا مپسند چنگ خویش را

6 زود رفت و دیر آمد صبر ای دل یاد کن آن حریف دیر صلح زود جنگ خویش را

7 عشق رسوایی ست جامی یا به خوبان دل مده یا به کلی یک طرف نه نام و ننگ خویش را

عکس نوشته
کامنت
comment