- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان پیشتر که دیده جمال تو دیده بود نقش تو در سراچه دل بر کشیده بود
2 از سایه پر مگس آزرده شد رخت بهر شکر مگر سوی آن لب پریده بود
3 رخسار زرد عاشق آن رخ به زر خرید او خود چو بندگان دگر زر خریده بود
4 یوسف بین و حسن مبین کارد در میان آن تیغ غمزه بود که کفها بریده بود
5 باربد نیغ و تیر شب هجر بر سرم دور از تو بین چها بسر من رسیده بود
6 گونی که بود عکس بناگوش بار و در بر برگ گل که قطره باران چکیده بود
7 غارنگره معانی مجموعه کمال دزدیده هرچه بافت سخن در جریده بود