فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

زان پرده می‌گشاید دل از فروغی بسطامی غزل 372

غزل 372 ام از 549 غزلیات

زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم

1 زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم تا در نظر نیاید زیبا نگار چینم

2 دانی به عالم عشق بهر چه بی‌نظیرم وقتی اگر ببینی معشوق بی‌قرینم

3 گفتم نظر بدوزم تا بی دلم نخوانند پیشی گرفت عشقش بر عقل پیش بینم

4 ای خسرو ملاحت در من نظر مپوشان زیرا که خرمنت را درویش خوشه چینم

5 بالای خود میارا کز پا فتاده عقلم رخسار خو بپوشان کز دست رفت دینم

6 هر چند آستینت در دست من نیفتاد لیکن بر آستانت فرسوده شد جبینم

7 تا بر درت گذشتم، آسوده از بهشتم تا با تو دست گشتم، فارغ ز حور عینم

8 گر بخت خفتهٔ من از خواب ناز خیزد هم با تو می‌کشم می، هم با تو می‌نشینم

9 چون جم مرا فروغی از اهرمن چه پروا تا اسم اعظم دوست نقش است بر نگینم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم

شاعر شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم چه کسی است ؟

شاعر شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم فروغی بسطامی می باشد.

شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم چیست ؟

قالب شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم غزل است

مضمون اصلی شعر زان پرده می‌گشاید دل بند نازنینم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر