- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان پیشتر که عقل شود رهنمون مرا عشق تو ره نمود بکوی جنون مرا
2 هم سینه شد پر آتش و هم دیده شد پر آب در آب و آتشست درون و برون مرا
3 شوخی که بود مردن من کام او کجاست؟ تا بر مراد خویش ببیند کنون مرا
4 خاک درت ز قتل من آغشته شد بخون آخر فگند عشق تو در خاک و خون مرا
5 چشمت، که صبر و هوش هلالی بغمزه برد خواهد فسانه ساختن از یک فسون مرا