-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان پیش که یارم را آهنگِ سفر باشد خوش باشد اگر وصلی یک بارِ دگر باشد
2 در پایِ وی افتادن گر جان طلبد دادن در معرضِ جان بازان جان را چه خطر باشد
3 بی دوست به سر بردن دشوارتر از مردن دل میل به جان دارد تن زنده به سر باشد
4 من دوست کسی دارم ای دوست که بر سَروش هم مشتری و زهره هم شمس و قمر باشد
5 گر هیچ شود روزی سر در سرِ آن کارم هر دم عَلَم بِختم افراخته تر باشد
6 باری بتوان گفتن کز عشقِ که کشتندم بر من ظفرِ دشمن می شاید اگر باشد
7 بر صورتِ حالِ خود دل شیفته می باشم نه هم چو خطا بینان میلم به صور باشد
8 از ترس رقیبان را نفرین نکنم هرگز دانی که چرا؟ از بد بسیار بتر باشد
9 آن جا که خیالِ او بنمود جمالِ او نه گوش و خبر ماند نه چشم و بصر باشد
10 روزی که ببخشاید و ز پرده برون آید مشنو که نزاری را پروایِ نظر باشد
11 جایی که کند لیلی در پردۀ دل میلی بر هم زدۀ مجنون را از خود چه خبر باشد