- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
عجب چون عاشق در عالم خود بار نمییابد در عالم معشوق از کجا بار یابد یعنی عاشق بخود خود را نمیتواند بود که بخود معشوق بود و معشوق را از اشتغال بحسن و کرشمۀ خود از کجا پروای بودن عاشق باشد بدین نسبت درد عاشق ابدیست و اندوه او سرمدی. ,
2 تا جان دارم غم تو در جان دارم و اندوه تو از دو دیده پنهان دارم
3 غمهای تو چون گران ندارد باری بر دوش دل خویش کشم تا جان دارم