1 جهانا همانا فسونی و بازی که بر کس نپایی و با کس نسازی
1 ملک آن یادگار آل دارا ملک آن قطب دور آل سامان
2 اگر بیند بگاه کینش ابلیس ز بیم تیغ او بپذیرد ایمان
1 ملک بی ملک دار باشد، نی ور بود پایدار باشد، نی
2 بی شهنشه بنای ملک جهان محکم و استوار باشد، نی
1 شب سیاه بدان زلفکان تو ماند سپید روز بپاکی رخان تو ماند
2 عقیق را چو بسایند نیک سوده گران که آبدار بود، با لبان تو ماند