حرفها را به وقت نطق و بیان از جامی هفت اورنگ 19

حرفها را به وقت نطق و بیان

1 حرفها را به وقت نطق و بیان شفه آمد منصه اعلان

2 گر تأمل کنی درین کلمه بنگری حال حرفهاش همه

3 بی گمان دانمت به آن گروی که یکی نیست زان میان شفوی

4 مخرج حرفهاش جز شفه است نسبت آن سوی شفه سفه است

5 وین اشارت بدان بود که مدام بایدش در حریم ستر مقام

6 این سبق پیشه کن چه روز و چه شب بی فغان زبان و جنبش لب

7 پیش روشندلان بحر صفا ذکر حق گوهر است و دل دریا

8 پرورش ده به قعر آن گهری که نیاید به لب ازان اثری

9 تا خدا سازدش به نصرت و عون گوهری قیمتش فزون ز دو کون

عکس نوشته
کامنت
comment