- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 راست خواهی زنان معمایند پیچ در پیچ و لای بر لایند
2 زن بود چون پیاز تو در تو کس ندارد خبر ز باطن او
3 نیست زن پایبند هیچ اصول بجز از اصل فاعل و مفعول
4 خویش را صد قلم بزک کردن غایتش زادن است و پروردن
5 در طبیعت طبیعتی ثانی است کارگاه نتاج انسانی است
6 زن بهمعنی طبیعتی دگر است چون طبیعت عنود و کور و کر است
7 هنرش جلب مایه و زاد است شغل او امتزاج و ایجاد است
8 آورد صنعتی که جان دارد هرچه دارد برای آن دارد
9 شود از هر جدید و تازه کسل جز از آن تازه کاو رباید دل
10 دل رباید که افتدش کاری و افکند طرح جان جانداری