1 ولست بسیف للملوک و انما حسامک صیف و الملوک ثلوج
همچه آدم ها مستحق التفاتند کهاین طور حرف توانند زد، نه آنها که فراش را فراج می نویسند و سطرها را کجواج. والسلام ,
1 ای منشی دیوان عزیز این چه خط است؟ وین لفظ که جمله هم چو سنگ و سقط است
2 ناصح چو بکیش تو سزای سخط است بالله که غلط بر تو گرفتن غلط است
1 ای وای به من که یک غلط گفتم از گفته خویشتن پشیمانم
2 جز جاده کوی تو نمی دانم با این همه وسع ملک سبحانم
1 جلایر در سواری اوستاد ست به اسب اندازی از رستم زیادست
2 جرید افکن، تقلا زن، سواری است تفنگ اندازی، و نیزه گذاری است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به