1 ولست بسیف للملوک و انما حسامک صیف و الملوک ثلوج
همچه آدم ها مستحق التفاتند کهاین طور حرف توانند زد، نه آنها که فراش را فراج می نویسند و سطرها را کجواج. والسلام ,
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای سفله ترا به کار شاهانه چه کار؟ این کار خطیر را به بیگانه چه کار؟
2 گر من همه نقد و جنس دیوان بخورم من دانم و دیوان، به تو دیوانه چه کار؟
1 نو بهارست بیا تا طرب از سر گیریم سال نو بار غم کهنه ز دل بر گیریم
2 چون ربیع و رمضان هر دو به یک بار آیند روزه گیریم ولی در مه دیگر گیریم
1 ای بزرگی که در دو عالم نیست جز تو مخدوم و جز تو محبوبم
2 خوب اگر بگذرد به من یابد از تو باشد همه بدو خوبم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به