-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی تو با غیر ندانی که چه شد دوش مرا بود بر جای پری دیو در آغوش مرا
2 حسرت آن بر دوشم بدل افروخت شرر سوخت چون شمع زسر تا بقدم دوش مرا
3 درد سر میکشم از عقل کجائی ساقی قدحی هوش زدا تا ببری هوش مرا
4 قصه از اژدر موسی مکن و دست کلیم بس بود قصه آن زلف و بناگوش مرا
5 گو میفکن بسرم سایه دگر سرو سهی گر خرامد بسرا سرو قباپوش مرا
6 تا لبت تر شده از باده اغیار چو جام همچو خم خون دل از رشک زند جوش مرا
7 پرده دیده کنم فرش رهت گر آئی زیب ده از قدمت خانه مفروش مرا
8 بنگاهی شود آشفته تو را بنده بجان بخرایخواجه بیک نظره و مفروش مرا
9 خم شده پشت من از بار گنه دستم گیر رحمتی بار گران برفکن از دوش مرا
10 طوطی نطق مرا قوتی ای شیر خدا تا نخوانند دگر بلبل خاموش مرا