بی تو اخگر در درونم از از جویای تبریزی غزل 476

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بی تو اخگر در درونم از جگر پرکاله بود

1 بی تو اخگر در درونم از جگر پرکاله بود دل مرا در تشت آتش همچو داغ لاله بود

2 دوش بر دوش اثر تا خلوت دلها شدم شب که پروازم سپندآسا به بال ناله بود

3 تا به گرد خویش می گشتم به جست و جوی یار از خود آغوشم تهی چون شعلهٔ جواله بود

4 شب چو شمع بزم تا در حلقهٔ مستان شدی دور صهبا ماه رخسار ترا چون هاله بود

5 در شب هجران او از بسکه عیشم می گزد بر لبم هر قطرهٔ می سوزش تبخاله بود

6 شب که جویا خاطرم افسرده بود از جور یار تا به مژگان می رسید از دل سرشکم ژاله بود

عکس نوشته
کامنت
comment