بی تو جان زندگی نمی خواهد از جامی غزل 188

بی تو جان زندگی نمی خواهد

1 بی تو جان زندگی نمی خواهد عمر پایندگی نمی خواهد

2 چون خطت خضر با وجود لبت چشمه زندگی نمی خواهد

3 بی فروغ جمال فرخ تو بخت فرخندگی نمی خواهد

4 دل پراکنده دید زلف تو را جز پراکندگی نمی خواهد

5 شاخ سنبل چو خامه پیش خطت جز سرافگندگی نمی خواهد

6 عذر شرمندگی ز روی تو ماه جز به شرمندگی نمی خواهد

7 بنده جامی جز از در تو به گوش حلقه بندگی نمی خواهد

عکس نوشته
کامنت
comment