سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

بی‌تو در بزم طرب بس که دلم از سلیم تهرانی غزل 165

غزل 165 ام از 1122 غزلیات

بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است

1 بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است ساغر می به کفم آبلهٔ پرخون است

2 هرکه بیند به کفش، دستهٔ گل پندارد بس که آیینه ز عکس رخ او گلگون است

3 قسمت ما به جهان غیر پریشانی نیست سرنوشت من و زلف تو به یک مضمون است

4 اثر عشق ز سیمای اسیران پیداست شمع در انجمن و پرتو او بیرون است

5 دل آوارهٔ ما شکوه ز غربت نکند سایهٔ خویش، سِیَه‌ْخانهٔ این مجنون است

6 کام عاشق چو درآید به بغل، می‌میرد غنچه بر شاخ گل ما گره طاعون است

7 دل که در پای خُم افتاده سلیم از مستی حکمتی یافته، همسایهٔ افلاطون است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است

شاعر شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است چه کسی است ؟

شاعر شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است سلیم تهرانی می باشد.

شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است چیست ؟

قالب شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است غزل است

مضمون اصلی شعر بی‌تو در بزم طرب بس که دلم محزون است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر