بی او هجوم غم دل بی کینه از جویای تبریزی غزل 213

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بی او هجوم غم دل بی کینه را شکست

1 بی او هجوم غم دل بی کینه را شکست رنگم چنان شکست که آیینه را شکست

2 جانا بیا که صید تو ترسم رها شود مرغ دل از تپش، قفس سینه را شکست

3 از ما چو یافت خلعت عریان تنی رواج بازار گرم خرقهٔ پشمینه را شکست

4 بگشود باز رو به حریفان لب جواب امروز عهد بستهٔ دوشینه را شکست

5 جویا پیاله تکیه به فضل کریم خورد بر سنگ کعبه توبهٔ دیرینه را شکست

عکس نوشته
کامنت
comment