- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با زلف و رخت مست مدامیم شب و روز ای ماه وفا پیشه و ای شاه دل افروز
2 بی شاهد و شمعیم درین وادی ایمن شاهد، بنما چهره و آن شمع بر افروز
3 ما را ز ازل جام می عشق تو دادند از باده پارینه بدان مستی امروز
4 ما خرقه ناموس بصد پاره دریدیم زاهد، تو برو خرقه تزویر و ریا دوز
5 امروز که مهمان منست آن دل و دلدار ای چنگ، دمی ساز کن، ای عود، همی سوز
6 امید چنانست دلم را بخداوند در پیش رخت چاک زنم خرقه پیروز
7 المنة لله که زمستان بسر آمد هنگام بهار آمد و شد نکهت نوروز
8 زاهد دهدم توبه ز روی تو، چه گویم؟ از قول بداندیش و حکایات بدآموز
9 عشقت بدل عاشق آشفته قاسم از بخت بلند آمد و از طالع فیروز