با درد تو آرمید نتوان از کمال خجندی غزل 826

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

با درد تو آرمید نتوان

1 با درد تو آرمید نتوان از داغ تو هم رهیة نتوان

2 گر تیغ به باره از تو بر سر از همچو توئی برید نتوان

3 چون از همه دلبران گزینی بر تو دگری گزید نتوان

4 رخسار چو زر چه سود مارا وصلت چو بزر خرید نتوان

5 رویت مهه عید عاشقانست هر دم مه عید دید نتوان

6 سیب ذقن شکر دهانان بوسید توان گزید نتوان

7 گویند کمال پست کن آه پست است سخن شنید نتوان

عکس نوشته
کامنت
comment