با سر زلف تو مرا کار از مجیرالدین بیلقانی غزل 29

مجیرالدین بیلقانی

آثار مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

با سر زلف تو مرا کار به جایی نرسد

1 با سر زلف تو مرا کار به جایی نرسد درد مرا گر تو تویی از تو دوایی نرسد

2 از تو هر آن روز که من گل به وفا می طلبم شب نرسد تا به دلم خار جفایی نرسد

3 در غم آنم که شود عمر من از دست چو گل وز چمن وصل توان مهر گیایی نرسد

4 نیست عجب گر نرسد گوهر وصل تو به من ملک سلیمان چه عجب گر به گدایی نرسد

5 بر سر شاخی که ازو بوی وفای تو دمد من نرسم که بر فلک بی سر و پایی نرسد

6 بی تو مجیرست و لبی مانده دعای تو درو که دست او در غم تو جز به دعایی نرسد

عکس نوشته
کامنت
comment