با تو هر ساعت مرا عرض نیازست از هلالی جغتایی غزل 369

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

با تو هر ساعت مرا عرض نیازست این همه

1 با تو هر ساعت مرا عرض نیازست این همه من نمی دانم ترا با من چه نازست این همه؟

2 خنده ات جانست و لب جان بخش و خطت جانفزا مایه جمعیت و عمر درازست این همه

3 خواب از چشم و دلم از دست دوست از کار رفت از فسون آن دو چشم سحر سازست این همه

4 گلشن کوی ترا از جانب جنت دریست لیک بر ما بسته و بر غیر بازست این همه

5 از سجود آستانت چهره ام پر گرد شد گرد چون گویم؟ که نور آن نمازست این همه

6 ذوق ناوکهای دلدوزش مرا در دل نشست کز نوازشهای یار دلنوازست این همه

7 شرح غمهای هلالی گوش کردن مشکلست مستمع را نکته های جان گدازست این همه

عکس نوشته
کامنت
comment