جامی

جامی

جامی
جامی

با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی از جامی غزل 942

غزل 942 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی

1 با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی با ما چه موجب است که چون آب و آتشی

2 ما همچو آب در قدمت سر نهاده ایم ای سرو سرفراز سر از ما چه می کشی

3 می گفت شانه با سر زلفت که از چه رو پیوسته در کشاکش دوران مشوشی

4 حال تو را نه مایه جمعیت این بس است کآسوده در حمایت آن روی مهوشی

5 گفتا بلی ولی چه کنم کز فریب دهر بس عیش خوش که گشت مبدل به ناخوشی

6 چون صاحب عمامه و فش فاش شد به زرق خوش وقت بی عمامگی ما و بی فشی

7 آگه ز تلخکامی جامی گهی شوی کز جام هجر همچو خودی جرعه ای چشی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی

شاعر شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی چه کسی است ؟

شاعر شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی جامی می باشد.

شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی چیست ؟

قالب شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی غزل است

مضمون اصلی شعر با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خوشی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.