- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو هرچه میگویی بجز از طلعت خورشید مگو
2 هرکجا حسن رخش تاختن آرد، آنجا همه تأیید بود، هیچ ز تأیید مگو
3 هرکجا عید جمالش بنماید، آنجا زود قربان شو و دیگر سخن از عید مگو
4 هرکجا عشق و محبت بروآنهابرسد امر نافذ نگر و سرعت تنفیذ مگو
5 گر دلت از دو جهان فارغ و آزاد آمد سخن از بیم مران، قصه امید مگو
6 گل خوشبو بمیان چمن ار جلوه دهد با چنین جلوه رنگین سخن بید مگو
7 چون ترا یار بتحقیق نماید دیدار بیش ازین قصه افسانه و تقلید مگو
8 سخن لطف تو گفتیم در اطراف چمن عقل فرمود کزین دولت جاوید مگو
9 گر بدان خانه رسی وز تو سؤالی پرسند قاسم، از دیده بگو، قصه نادید مگو