- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با بال شوق در چمن قدس طایر است دل گر به راه بی خبریها مسافر است
2 دارد خطر ز موج نفس چون حباب جسم در چار موجه کشتی تن از عناصر است
3 گشتم چو آینه همه جان از خیال دوست جسمی که یافت رتبهٔ ارواح نادر است
4 زنهار! روح شو، که به عالم، بقای روح مانند بی ثباتی اجسام ظاهر است
5 جویا شکور باش که در کیش اهل دید کفران نعمت آنکه کند پیشه، کافر است