- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با نسیم صبح شمع خلوت من سرکش است خار و خاشاک مرا گر سوخت آتش، آتش است
2 از غبار کینه یک آیینه ی دل صاف نیست در میان دوستان ما همین می بی غش است
3 آن خط مشکین نه تنها شد بلای جان ما از همه کس می برد دل، طرفه موری دلکش است
4 با دل ما صحبت تیغ تو تا چون رو دهد اختیاری نیست کس را، کار آب و آتش است
5 حسن را در دل اثر دارد کلام من سلیم عشق را هر مطلع من، تیر روی ترکش است