- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سیمایی قیامت راست شد برخاست از جا سرو بالایی
2 وفا بیگانه ای بی رحم بی بیباکی دل آزاری مروت دشمنی بد مست ترکی باده پیمایی
3 اگر آبی خورم با او می ناب است پنداری وگر صهبا بنوشم دور ازو آب است پنداری
4 بیاض گردنی را در نظر دارم که از یادش چو گوهر خلوتم لبریز مهتاب است پنداری
5 نسیمی کز سرکویش سحر در اهتزاز آید بنای طاقتم را موج سیلاب است پنداری
6 شبی کز داغ حرمانش دلم چون لاله درگیرد به دستم ساغر می جام خوناب است پنداری
7 چنان در جستجویش صورت سرگشتگی گشتم که از عکس رخم آیینه گرداب است پنداری
8 به صحرایی که وحشت گشته خضر راه ما جویا کمند برق بیتابی رگ خواباست پنداری