- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با روی دل فروزت عیشیست جاودانی ای منبع مکارم وی معدن امانی
2 عیشیست جاودانی، گر ره بری بدانی بر چهره مشعشع گیسوی ارغوانی
3 از جان خبر نداری، انکار عشق داری با تو کسی چه گوید؟ ای مرد کندلانی
4 در بند هر دو عالم بگشاد عشق محکم در بند ره نه ای تو، در بند آب و نانی
5 جان سه باره او را «ثالث ثلاثه » گوید ثالث چگونه باشد، آنجا که نیست ثانی؟
6 چون خامه ام براندی، رفتم بسر، چه گویم؟ خوش باشد ار زمانی؟ چون نامه ام بخوانی
7 گفتی که: روزکی چند در هجر ما سر بر امری محال باشد بی دوست زندگانی
8 گفتم بپیر غافل، چون زین جهان برون شد: تا خود چگونه باشد احوال آن جهانی
9 زنهار! جان قاسم، در خویشتن مشو گم بر فطرت یقینی، در حضرت عیانی