با چنین حسن آن صنم از عمادالدین نسیمی غزل 229

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

با چنین حسن آن صنم گر بی حجاب آید برون

1 با چنین حسن آن صنم گر بی حجاب آید برون آفتاب از برقع و ماه از نقاب آید برون

2 گر شبی طالع شود بر بام چون بدرالدجا تا صباح از شام زلفش آفتاب آید برون

3 تا بود مهمان چشم من خیال چشم او از سر چشمم کجا سودای خواب آید برون

4 گر چو شمع از آتش دل چشم تر دارم چه عیب هر که را سوزد دماغ از دیده آب آید برون

5 گر خیال چشم مستش زاهدی بیند به خواب از درون صومعه مست و خراب آید برون

6 هر نفس بوی گلاب آید ز رخسارش ولی نیست از گل دور، اگر بوی گلاب آید برون

7 آفتاب حسن رویت گر بتابد بر فلک شمع خورشید از توانایی و تاب آید برون

8 چون نسیمی وصف لعل گوهرافشانش کند از دهانش چون صدف در خوشاب آید برون

عکس نوشته
کامنت
comment