1 با روی تو آبله بسی کوشیدست تا خلعتی از مهر در او پوشیده است
2 گفتی که دو هفته ماه نو پوشیده است روضه گل و یاسمن بر او جوشیده است
1 بدیع نیست به شب دیدن ستاره در آب بروز بین که سپهری است پر ستاره بر آب
2 زمین چو آینه صورت نمای گشت مگر ز گل نماند میان هوا و آب حجاب
1 بوالفرج را در این بنا که در آن اختلاف سخن فراوان گشت
2 سخنی چند معجب است که عقل بر وقوفش رسید و حیران گشت