جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

با زخم ما مباد کسی مرهمی از جویای تبریزی غزل 437

غزل 437 ام از 1266 غزلیات

با زخم ما مباد کسی مرهمی کند

1 با زخم ما مباد کسی مرهمی کند ما را اسیر ننگ غم بی غمی کند

2 همسایه را ز پهلوی همسایه فیضهاست خون جگر به زخم دلم مرهمی کند

3 فانوس بزن تو بی تو ز بس گشته است در بر چو چرخ پیرهن ماتمی کند

4 از بهر خشک کردن دامان تر مرا روز جزا صد آتش دوزخ کمی کند

5 نزدیکی از مصاحبتت دورم افکند محروم بزم وصل توام محرمی کند

6 دلسوزی سرشک مرا بین که هر سحر با کشت برق دیدهٔ من شبنمی کند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند

شاعر شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند چه کسی است ؟

شاعر شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند جویای تبریزی می باشد.

شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند چیست ؟

قالب شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند غزل است

مضمون اصلی شعر با زخم ما مباد کسی مرهمی کند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر