-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با نکویان عاشقان را آشنایی مشکلست پشّه را پرواز با فر همایی مشکلست
2 مرغ شب را دیدن مهر منیر آمد محال از گدای رهنشینی پادشایی مشکلست
3 جسم و جان را لاجرم روزی جدایی اوفتد لیکن از جانان دل و جان را جدایی مشکلست
4 بگسلد هر قید را سرپنجه دست اجل لیک عاشق را ز عشق تو رهایی مشکلست
5 قطره ناچیز را گو لاف عمانی مزن دعوی خورشید و جرم سهایی مشکلست
6 مدعی را گو مزن دم از مقامات علی نیست را البته لاف از کبریایی مشکلست
7 گرچه از خون نافه در ناف غزال آمد پدید لیک هر خون را دم از مشک ختایی مشکلست
8 شبنمی با خور نمیتابی دم از هستی مزن زاغی و با طوطیت این ژاژخایی مشکلست
9 مردهٔ مرده تو را با معجز عیسی چه کار؟ بندهٔ بنده تو را لاف خدایی مشکلست