1 با عشق تو عقل را پریشانی به بی وصل تو از عمر پشیمانی به
2 واندر عجبی ز حیرت ابن یمین حیرت چو ز روی تست حیرانی به
1 شهریارا ماه روزه بر تو میمون باد و هست همچو عیدت روزها یکسر همایون باد و هست
2 تاج ملک و دین علی کز صبغه الله تا ابد بخت روز افزونت را رخساره گلگون باد و هست
1 زلف تو بر دو هفته قمر چون مقر کند آشوبها به پشتی دور قمر کند
2 چون روی تست فاتحه خرمی دلم اخلاص بندگی تو دائم زبر کند
1 چگویم ازین روزگار مخادع چه آمد رهی را بروی از وقایع
2 بصد قرن یک شمه نتوان بیان کرد که از دور گردون چها گشت واقع