-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با مه و آفتاب شد طلعت تو چو روبهرو عیب عیان چو آینه گفت ز هردو مو به مو
2 از همه سوی میوزد نفخه چین گیسویت سوی ختا و چین روم من به هواش سو به سو
3 نیست به فرّ قامتت نیست چو آب دیدهام خیز و بجوی در چمن سرو به سرو جو به جو
4 مرغ پرنده است دل طفلم و صعوه کرده گم از پی دل که میدوم خانه به خانه کو به کو
5 دست به دست میرود تا گل من در انجمن خون دلم ز رشک او بسته چو غنچه تو به تو
6 گل چه کنی به بوستان شاهد گلبدن ببین نافه چین چه میکنی طره مشکبوی او
7 آشفته جا به طرهات کرد مگر که تا شبی حالت خویش مو به مو گوید با تو روبهرو
8 مصحف را گر زبان بود بسمله تا به خاتمه نام علی بگویدت نقطه به نقطه هو به هو