- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با حریفان چو نشینی و زنی جامی چند یاد کن یاد ز ناکامی ناکامی چند
2 بی تو احوال مرا در دل شبها داند هر که بی هم چو تویی صبح کند شامی چند
3 باده با مدعیان میکشی و میریزی خون دل در قدح خون دل آشامی چند
4 بوسهای چند ز لعل لب تو میطلبم بشنوم تا ز لب لعل تو دشنامی چند
5 گرچه در بادیهٔ عشق به منزل نرسی اینقدر بس که در این راه زنی گامی چند
6 هاتف سوخته کز سوختگان وحشت داشت مبتلی گشت به همصحبتی خامی چند