- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با تیغ بر سرم تاخت آن ترک ماه منظر ماهی هلال بر کف مهری کشیده خنجر
2 چشمان دو ترک خوانخوار ابروی چون دم مار عقرب دو زلف جرار آکنده خوی بمنظر
3 بگشوده چین گیسو کرده گره بر ابرو خائیده لب بدندان بر لعل سوده گوهر
4 برجسته از شکر خواب وز خشم در تب و تاب پر از عتاب عناب آلوده زهر و شکر
5 پوشیده ترک مستش از خط سبز خفتان زلف زره مثالش داودوش زره گر
6 مشکینه درغ گیسو پوشیده دوش بر دوش از کاکل معنبر مغفر نهاده بر سر
7 لشکر کشیده مژگان غمزه بر او سپهبد با این سپه همی کرد تسخیر هفت کشور
8 زآن ساعد بلورین و آن پنجه نگارین بس خون روان زدیده بس دستها به داور
9 خال و خط نگاهش با چشم دل سیاهش بهر شکست اسلام پیوسته خیل کافر
10 تن بود سیم خام و آهن در او نهفته دل بود سنگ خارا رخ آینه سکندر