1 آرزومندی بدرگاه عبودیت مرا همچو الطاف خداوندی ز غایت در گذشت
2 چشم آن دارم ز لطف حق که بینم روی تو زانکه حرمان مرادم از نهایت در گذشت
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 منت خدایرا که بتوفیق کردگار نامی که جست یافت جهانگیر نامدار
2 نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین آنکس که روزگار بدو دارد افتخار