1 شراب صحبت اهل جهان صداع آرد جنون کجاست که سنگ از پی نزاع آرد
2 ازین خرابه دم رفتن است، عشق کجاست که هوش را به سرم از پی وداع آرد
3 کدام ذوق و چه مستی، به جای خود بنشین ترا که خرقه چو پروانه در سماع آرد
4 چراغ لاله به پیش رخ تو بی نور است که دزد همره خود شمع کم شعاع آرد
5 ز کارهای موافق مخور فریب جهان چو آن اصول که زن در دم جماع آرد
6 سلیم لخت دلی چند، سوی ایران برد چو آن کسی که ز هندوستان متاع آرد