- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای باد صبا بگذر ز آنجا که تو میدانی حال دل من بر گوی آنرا که تو میدانی
2 در پرده اسرارش هر گه که شوی محرم در پرده بگو با او زیرا که تو میدانی
3 گر درد نهان دل هر چند ز حد بگذشت پیدا نکنم با تو زیرا که تو میدانی
4 دل در شکن زلفت زنجیر کشان تا کی دیوانه اسیر تست حقا که تو میدانی
5 درد دل ریشم را همچون تو نداند کس لطفی کن و درمانش فرما که تو میدانی
6 چون سرمه بنیائی در دیده کشم گردی کش باد صبا آرد ز آنجا که تو میدانی
7 گفتم ز لبت بوسی و ز ابن یمین جانی هستی تو بدین راضی گفتا که تو میدانی