حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

چرا افسرده معذورش از حکیم نزاری قهستانی غزل 418

غزل 418 ام از 1607 غزلیات

چرا افسرده معذورش ندارد

1 چرا افسرده معذورش ندارد که یاری از سرِ دردی بزارد

2 برون آمد ز خود عاشق و لیکن ز کویِ دوست بیرون شو ندارد

3 نخواهم تا چه خواهد کرد دیگر دلی دارد به دل داری سپارد

4 عجب از زاهدِ دل مرده دارم که خود را هم ز مردم می شمارد

5 اگر خود سینۀ عاقل اثیرست به سوزِ عاشقان نسبت ندارد

6 کسی را حّدِ انده خوردنِ اوست که زهرش هم چو مَی خوش می گوارد

7 مگر مستی زند در زلفِ او دست خرد پیشانیِ افعی نخارد

8 دلم بی دوست چون ماهی ست بی آب معافش دار اگر طاقت نیارد

9 خیالش هر چه در عالم رقیب است به عمدا بر سرِ وقتم گمارد

10 خوشا وقتِ نزاری کو چو فرهاد به رغبت جانِ شیرین وا گذارد

11 مجالِ راز گفتن نیست شاید که حالا بر زبان دندان فشارد

12 زبورِ عشق بر کر چند خواند زلالی بر سرابی چند بارد

13 سخن در عقدِ گوهر نیست لیکن کسی باید که در گوشش گذارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چرا افسرده معذورش ندارد

شاعر شعر چرا افسرده معذورش ندارد چه کسی است ؟

شاعر شعر چرا افسرده معذورش ندارد حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر چرا افسرده معذورش ندارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چرا افسرده معذورش ندارد چیست ؟

قالب شعر چرا افسرده معذورش ندارد غزل است

مضمون اصلی شعر چرا افسرده معذورش ندارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر