مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی
مشتاق اصفهانی

چه شود که اهل جهان بکسی از مشتاق اصفهانی غزل 148

غزل 148 ام از 608 غزلیات

چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد

1 چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد که بسوز دل پر از آتش ما رسد او جز او دگری نرسد

2 نروم بچه‌سان ز ولایت تو ز جفای برون ز نهایت تو که ز گوشه چشم عنایت تو من غمزده را نظری نرسد

3 بحدیقه وصل تو پیر و جوان همه را شده خون ز دو دیده روان که درخت پرثمر است و از آن بثمر طلبان ثمری نرسد

4 نه بناله‌ام از ستمت بر کس نه ببادیه‌ام به فقان چو جرس من خسته غمت به تو گویم و بس که بدرددلم دگری نرسد

5 شده قسمت ما چو فسرده دلان خنکی ز بس از دم سرد جهان شود آتش ار همه کون و مکان بسمندری شرری نرسد

6 تو که جور تو آمده بر دل ما همه راحت جان نبود عجبی که رسد پی هم ز تو سنگ جفا و بشیشه ما خطری نرسد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد

شاعر شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد چه کسی است ؟

شاعر شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد مشتاق اصفهانی می باشد.

شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد چیست ؟

قالب شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد غزل است

مضمون اصلی شعر چه شود که اهل جهان بکسی ز تف غم او شرری نرسد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر