- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از چه ای عشق تو در سینه ما جا کردی دل تاریک مرا سینه سینا کردی
2 گر سر قتل نداری تو زابرو و مژه خنجر و تیر و سنان از چه مهیا کردی
3 خواهی ار کس نشناسد که تو خونخوار منی ناخن از خون دلم از چه محنا کردی
4 با خیال لب ساقی چه غم از رنج خمار نقل و می داشتی و عیش مهیا کردی
5 لب نهادی بلب ساغر زین رشک ببزم لاجرم خون جگر در دل مینا کردی
6 شعله طور بود دلبر تو خود چو خسی وصل او را زچه آشفته تمنا کردی
7 سرمه از خاک در میکده کردی زاهد کور بودی زکجا دیده بینا کردی
8 خوردی از دست علی باده ی تو چند مگر اهل صورت بدی و رخنه بمعنا کردی