-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چرا کردی مرا از دل فراموش گرفتی دیگری جز من در آغوش
2 نو پنداری که ما اینها ندانیم به راهت ما همه چشمیم و هم گوش
3 نه شرط مردمی باشد نه یاری که در سختی کند یاری فراموش
4 چه پوشانی به رویت برقع ای دوست نشاید کرد آتش زیر سر پوش
5 به هجران سوختم بنوازم از وصل که گه زهر آید از زنبور و گه نوش
6 به جان آمد جهان از بردباری بگو تا کی شود در هجر خاموش
7 بگفتا شربت هجران که تلخست چو داری در قدح حالی تو می نوش