کسی کو در تب عشق تو نبض از عرفی شیرازی مثنوی 55

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

کسی کو در تب عشق تو نبض خویشتن گیرد

1 کسی کو در تب عشق تو نبض خویشتن گیرد نه عیب خودپرستی هر زمان بر مرد و زن گیرد

2 دم عیسی بخنداند گل امید صیادی که در فصل بهاران دام او مرغ چمن گیرد

3 مه کنعان بخوابست ای صبا بر برهمن بگذر که گرگی ناگهان دنبال بوی پیرهن گیرد

4 ازآن با رعشق هرگز التفاتی نیست تقوی را که عاشق نکته با زاهد بکیش برهمن گیرد

5 شدم در گوشه تنها که ریزم خون خود عرفی مبادا وقت مردن ناشناسی دست من گیرد

عکس نوشته
کامنت
comment