- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی کو در تب عشق تو نبض خویشتن گیرد نه عیب خودپرستی هر زمان بر مرد و زن گیرد
2 دم عیسی بخنداند گل امید صیادی که در فصل بهاران دام او مرغ چمن گیرد
3 مه کنعان بخوابست ای صبا بر برهمن بگذر که گرگی ناگهان دنبال بوی پیرهن گیرد
4 ازآن با رعشق هرگز التفاتی نیست تقوی را که عاشق نکته با زاهد بکیش برهمن گیرد
5 شدم در گوشه تنها که ریزم خون خود عرفی مبادا وقت مردن ناشناسی دست من گیرد