- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که از درد تو محروم بود بیمار است و آنکه داغ تو نه پر سینه او افگار است
2 دلم از ناوک آن غمزه شکایت نکند که بر این خسته حق نعمت او بسیار است
3 گله از بار غم و بار سنم نیست مرا گر بود بار چدائی گله ها این بار است
4 بر سر کوی تو کمتر روم از بیم رقیب که سگ خانه زبون گیر و گدا آزار است
5 پیش آن صورت مطبوع که دارد جانی چه کنم صورت خورشید که بر دیوار است
6 صبر از آن لب نتوان کرد به دور رخ تو زآنکه در موسم گل توبه ز می دشوار است
7 کار می دارد و معشوق کمال از همه دور صوفی ما چه توان کرد که دور از کار است