-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه شوق طایر وصل تو صیادش کند غیر عنقا هرچه در دام آید، آزادش کند
2 غیر تیشه حربه ای خسرو نمی گیرد به دست اندکی مانده که شیرین همچو فرهادش کند
3 روزگارم قدر نشناسد ز نادانی، که طفل گنج نامه گر بیابد، کاغذ بادش کند
4 مرغ ما را تاب بی پروایی صیاد نیست کاشکی بر گرد سر گردانده آزادش کند
5 از فراموشان زیر خاک بودن مشکل است وقت آن کس خوش که چون میرد، کسی یادش کند
6 هرکه بیمار غم عشق بتان باشد سلیم بر سر بالین اجل بنشیند و یادش کند