هر که از شمشیر نازت نیم از جویای تبریزی غزل 552

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

هر که از شمشیر نازت نیم بسمل ماند ماند

1 هر که از شمشیر نازت نیم بسمل ماند ماند هر گره کز چین ابروی تو در دل ماند ماند

2 نیست جولانگاه هر کس شاهراه بیخودی رفت از خود هر که دانست آنکه غافل ماند ماند

3 دیدهٔ آیینه از حیرت نمی آید بهم هر که محو روی آن شیرین شمایل ماند ماند

4 کشتی ما در محیط باده دریایی شده است محتسب کز جهل بیرون گرد ساحل ماند ماند

5 یاد مژگان تو کی بیرون رود از خاطرم چاره نتوان کرد هر خاری که در دل ماند ماند

6 کی ز دام انگبین جویا رها گردد مگس غیر اگر در کوی جانان پی در گل ماند ماند

عکس نوشته
کامنت
comment